استاد متوجه او نبود و موقع چرخیدن کمی از آب اطراف لیوانش بر لباس مرد چکید، دوباره حرفهای زشتی زد ...
حضرت محمد (ص) فرمودند: خداوند بر ھر شیطان سرکشى ھفت تن از فرشتگان خود را گمارده است که تا پایان این ماه ھمچنان در بند آن ھا مى باشد.
به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، تعداد پلهها زیاد و مسیر کمی پیچ در پیچ بود، دو نفر از شاگردان دست استاد را گرفته بودند و مراقبش بودند، استاد به دلیل کهولت با احتیاط و آهسته قدم برمیداشت، مرد نظامی پشت سر آنها بود و زیر لب غر و لند میکرد، یکباره با صدای بلند توهین بدی به استاد کرد و از کنار آنها رد شد.
اطرافیان استاد را به او معرفی کردند اما مرد نظامی گفت هر که میخواهد باشد و دوباره چند کلام زشت به کار برد. استاد نفس زنان به بالای پلهها رسید و برای خوردن آب کنار آبخوری وسط حیاط مسجد رفت، مرد نظامی هم که از سرویس بهداشتی خارج شده بود به قصد نوشیدن آب کنار آبسردکن آمد. استاد متوجه او نبود و موقع چرخیدن کمی از آب اطراف لیوانش بر لباس مرد چکید، دوباره حرفهای زشتی زد و از آنها دور شد.
وقتی مرد از آنجا رفت حاضران گفتند مگر شما چه کردهاید که ایشان اینقدر ناراحت بودند؟ پشت سر شما هم بدگویی میکردند. استاد کمی ناراحت شد اما چیزی نگفت.چند ساعت بعد یکی از شاگردان هراسان به منزل استاد آمد و گفت خبر آوردند که آن مرد نظامی جوشی در دهانش پدید آمده و آنقدر بزرگ شده که در حال خفه شدن است، از دست پزشکان هم هنوز کاری بر نیامده، خواهش کردند زود بیایید شاید بشود کاری برایش کرد.
استاد به سرعت آماده رفتن شد و به سختی خود را به بیمارستان رساند. وقتی به اورژانس رسیدند تنها پوتینهای مرد بود که از زیر ملحفه سفید مشخص بود و پزشکان با تعجب درباره این اتفاق عجیب با هم گفتگو میکردند!استاد آهی کشید و گفت ای کاش به دنبال اهانتش چیزی به او گفته بودم، آنوقت نمیمرد!
سبک زندگی اسلامی/ 2015